سیاست های بانک مرکزی با هدف بکارگیری صادرکنندگان در چرخه اقتصادی کشور بود اما یک واقعیت را نمی توان هیچگاه نادیده گرفت که ساختار بانک مرکزی شناخت دقیق و عمیقی از مناسبات صادرات و تجارت خارجی کشور ندارد. بنابراین عمده تصمیماتی که توسط بانک مرکزی اخذ شد به جای اینکه تشویق کننده صادرکنندگان باشد بیشتر به عنوان بازدارنده عمل کرد. البته لازم به توضیح است که بعضی از این تصمیات در گذر زمان نیز مورد سواستفاده قرار گرفت.
ای کاش بانک مرکزی از ابتدا از خبرگان تجارت خارجی کشور مشاوره می گرفت یا نظر وزارت صمت و دیگر دستگاه های مرتبط را نیز دریافت می کرد تا صادرکنندگان با شرایط و چالش های امروزی روبرو نمی شدند. هنگامی که کارها منطبق بر واقعیت ها نباشد شیرازه امور از یکدیگر جدا خواهد شد. امروزه دولت و بانک مرکزی بنا به مسئله تحریم و مسائل پیرامون آن و با سازوکارها و ارتباطاتی که دولت ها با یکدیگر دارند قادر نیستند که منابع خود را وارد کشور کنند. حال تاجر که هیچ کدام از این ابزارها را ندارد چگونه می تواند نسبت به بازگرداندن ارز صادراتی خود اقدام کند؟
موضوع مسیر برگشت ارز حاصل از صادرات به کشور مسئله ای بود که در بازه زمانی یک سال و نیم گذشته مورد توجه قرار نگرفت و این امر موجب شد که تجارت کشور با آسیب مواجه شود. یکی دیگر از تبعات این امر دل سرد شدن صادرکنندگان و فعالان تجاری نسبت به امر صادرات بود که موجب شد صادرکنندگان عطای صادرات را به لقایش ببخشند و کالاهای خود را به دیگران بسپارند تا آن ها با قبول ریسک نسبت به صادرات اقدام کنند.
- محمد شجاعی
- کد خبر 27837
- بدون نظر
- پرینت