از حدود یک ماه پیش، پدیده منفی شدن قیمت در آمریکا رخ داد و نفت وست تگزاس اینترمدییت را تحت تأثیر قرار داد. سایر نفت های شاخص نظیر برنت به هر تقدیر در محدود قیمتی مثبت باقی ماندند. البته در نخستین روزهای تولد صنعت نفت آمریکا، مازاد عرضه نفت دور ریخته می شد. در آن زمان قوانین زیست محیطی یا قراردادهای فیوچرز وجود نداشت و اگر نفت مازاد از بین نمی رفت، قیمت منفی می شد. این کار باعث شد تا کمیسیون راه آهن تگزاس (که قدرت تنظیم گری تولید نفت در آمریکا را در اختیار داشته و با قدمتی بیش از ۶۰سال الهام بخش تأسیس اوپک نیز بوده) سال ها پیش از تأسیس اوپک در سال ۱۹۶۰، اقدام به وضع سهیمه برای تولید نفت بنماید.
امروزه پیشران های بازار نفت از خود این بخش بزرگتر هستند. هیچ ضمانتی وجود ندارد تا دولتی بتواند ثبات را به بازار برگرداند و این نیروهای قدرتمند بیرونی هستند که در سال جاری و حتی شاید در سال ۲۰۲۱ به بازارها شکل خواهند داد.
از ابتدای سال ۲۰۲۰، کشورها مختلف برای کاهش سرعت انتشار کووید۱۹ محدودیت های شدیدی وضع کردند که این محدودیت ها و تعطیلی ها ضربه شدیدی به اقتصاد جهانی زد و متعاقباً تقاضای نفت کاهش یافت. اینکه چگونه اقتصاد جهانی از این بحران که به تعبیر صندوق بین المللی پول (IMF) بحرانی شبیه بحران های دیگر نبود، بهبود خواهد یافت به طیفی از عوامل نامطمئن بستگی داشته و در نتیجه سناریوهای متعددی برای بازار نفت قابل ترسیم خواهد بود.
اگر از منظر تاریخی به موضوع نگاه کنیم، مدت زیادی باید بگذرد تا قیمت نفت به سطوح قبل از شیوع ویروس برسد. این چشم انداز برای کشورهای تولیدکننده نفت بویژه کشورهایی که متنوع سازی اقتصادی راه زیادی را در آنها طی نکرده و دولت وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد، بسیار هشداردهنده است.
قرار گرفتن قیمت نفت در پایین ترین سطح خود ازیک سو باعث بهبود تقاضا نمی شود زیرا در زمان تعطیلی و اعمال محدودیت ها، بخش حمل و نقل به عنوان مصرف کننده پیشرو نفت، فلج است. اما از سوی دیگر، پایین بودن قیمت ها می تواند نهایتاً به بازیابی و بهبود اوضاع بیانجامد. کاهش درآمدهای نفتی نیز انگیزه بالایی به بسیاری از دولت ها می دهد تا اصلاحات اقتصادی به تعویق افتاده را آغاز نمایند.
در آغاز سال ۲۰۲۰، مباحثات بازار نفت عمدتاً بر ریسک های ژئوپلتیک استوار بود. پس از شهادت سردار سلیمانی در روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰، تحلیلگران بلافاصله شروع به بررسی اثر این رخداد بر بازار نفت نمودند و بسیاری از اثر اقدام متقابل و انتقام ایران بر افزایش قیمت ها ابراز نگرانی کردند.
چند هفته بعد، این نگرانی ها با شیوع ویروس کرونا فراموش شد و بیماری کووید۱۹ در مرکز توجه جامعه جهانی قرار گرفت. آژانس بین المللی انرژی در ماه فوریه کاهش بیش از ۴۳۰ هزار بشکه ای تقاضای نفت در سه ماهه اول ۲۰۲۰ را پیش بینی کرد و پیش بینی قبلی خود از رشد ۸۲۵ هزار بشکه در روز را به ۳۶۵ هزار بشکه تقلیل داد.
در ادامه، ائتلاف اوپک پلاس (متشکل از ۲۳ کشور تولیدکننده نفت شامل روسیه و مکزیک) برای نخستین بار از زمان تأسیسش در دسامبر ۲۰۱۶ به توافق نرسید و روسیه اعلام کرد که از اول ماه آوریل هیچ یک از تولیدکنندگان اوپک و غیراوپک مجبور به کاهش تولید خود نیستند. عربستان نیز در مقابل حدود ۳ میلیون بشکه بر تولید خود افزود و بدین ترتیب جنگ قیمتی کوتاه مدتی آغاز و باعث سقوط بیشتر قیمت ها شد.
برخی از رسانه ها این جنگ را جنگ عربستان علیه روسیه یا علیه نفت شیل و یا حتی در برخی از تئوری های توطئه جنگ مشترک عربستان و روسیه علیه ایالات متحده تفسیر کردند. به هرحال این جنگ دیری نپایید. اگر بخواهیم نسبت به این موضوع واپس نگری داشته باشیم، به نظر می رسد روسیه و عربستان بدون توجه به عواقب این جنگ، یکدیگر را شگفت زده کردند. بدین ترتیب، طی ۱۸ روز اول ماه مارس قیمت نفت با سقوطی آزاد بیش از ۵۰ درصد افت کرد و قیمت نفت برنت تا پایان آن ماه به حدود ۱۵ دلار رسید.
آمریکا در اقدامی بی سابقه از عربستان و روسیه دعوت کرد اختلافات خود را کنار گذاشته و به توافق برسند. چنین چیزی در گذشته وجود نداشت. پیشتر آمریکا از ابراز خشم و کینه خود از اوپک ابایی نداشت. مثلاً سناتور چاک گرسلی به عنوان یکی از اصلی ترین دنبال کنندگان تصویب لایحه موسوم به نوپک (نه به کارتل کشورهای تولید کننده و صادرکننده نفت اوپک) در جریان بررسی این لایحه گفته بود:«زمان زیادی از موعد پایان دادن به قیمت گذاری غیرقانونی اوپک گذشته است. این کارتل نفتی و اعضای آن باید بدانند که ما متعد به پایان دادن به رفتار غیررقابتی آنها هستیم».
با این وجود، درحال حاضر آمریکا بزرگترین مصرف کننده نفت و نیز به یمن نفت شیل بزرگترین تولیدکننده نیز هست و دولت ترامپ به شدت و به ویژه در شرایط کنونی و نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری، به دنبال حمایت از این بخش است.
روی هم رفته، در شرایط فعلی بازار، عرضه به دنبال تقاضا می دود. اگر طی دو سال آینده، متوسط کاهش تقاضا از کاهش تولید پیشی بگیرد، قیمت مجدداً تحت فشار قرار خواهد گرفت. اما اگر کاهش تقاضا کمتر از کاهش تولید باشد، قیمت و تولید بهبود خواهند یافت. در چنین شرایطی، نفت شیل که اول از همه از بازار خارج می شود، اول از همه به بازار بازخواهد گشت و اوپک پلاس مجدداً با همان دردسرهای قبلی روبرو خواهد شد. در هر صورت، راه همواری پیش روی کشورهای تولیدکننده نفت وجود نخواهد داشت.