مشکل در همین رویکرد به اصطلاح «کارشناسانه» کسانی بود که بدون در نظر گرفتن بسیاری از متغیرهای تاثیرگذار کیفی و کمّی به لحاظ علمی، به عدد ۴۲۰۰ رسیده بودند. اما شاید مهمتر از این فراموشکاری، توجیه سیاستهای نادرست با ترفندهایی مانند مقابل هم قرار دادن اصول علمی و «انسانیت» و نیز متهم کردن اهل علم به بیخبری یا بیتفاوتی نسبت به وضعیت زندگی مردم است. گویا اهل علم در اندیشهورزیهای بریده از واقعیت به تولید محصولاتی میپردازند که به انسانیت بیتفاوت است. برای روشن شدن موضوع یادآوری برخی بدیهیات لازم بهنظر میرسد.