طبق معاهده ان. پی. تی کشورهای دارای سلاح هستهای نباید بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به کشورهای غیربرخوردار در راه تحصیل این سلاح کمک کنند و کشورهای غیربرخوردار متعهد میشوند تا در این راه تلاش نکنند.
به گزارش پایگاه خبری بازرگانان ایران، سخنرانی اخیر دکتر ظریف و همچنین عباس عراقچی(معاون وزیر) و تهدید در مورد خروج از معاهده ان. پی . تی باعث شد بسیاری در داخل و خارج شوکه شوند. در اوج فشار و تنش در خاورمیانه و همزمان با به کارگیری مکانیسم ماشه، این سخنرانیها باعث افزایش تنش و بحران در حوزه سیاست خارجی ایران شده است. اما ان. پی. تی چیست و خروج از آن چه تبعاتی میتواند برای ایران داشته باشد؟
ان. پی. تی چیست؟
پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای یا پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای یا معاهده عدم اشاعه هستهای( به اختصار انپیتی) در دوران جنگ سرد، در ژانویه ۱۹۶۷ برابر با ۱۳۴۷ به صورت محدود بین چند کشور جهان منعقد شد. این پیمان کشورهای جهان را به دو طبقه برخوردار (کشورهای دارای سلاح هستهای) و غیربرخوردار (کشورهای فاقد سلاح هستهای) تقسیم میکند.
طبق تعریف کشورهای برخوردار، شامل کشورهایی هستند که تا پیش از اول ژانویه ۱۹۶۷ برابر با ۱۱ دی ۱۳۴۷ سلاح هستهای یا دیگر وسایل منفجره هستهای را تولید و منفجر کرده باشند. طبق این تعریف چین، فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا (اعضای دائمی شورای امنیت) بهطور رسمی دارای سلاح هستهای شدند.
تا کنون ۱۸۸ کشور جهان با امضای آن به پیماننامه پیوستهاند. هند و پاکستان، و نیز اسرائیل این پیماننامه را نپذیرفتهاند. کره شمالی نیز پس از نقض پیمان در نهایت از این پیماننامه خارج شد.
طبق این معاهده کشورهای دارای سلاح هستهای نباید بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به کشورهای غیربرخوردار در راه تحصیل این سلاح کمک کنند و کشورهای غیربرخوردار متعهد میشوند تا در این راه تلاش نکنند، هر چند به موجب ماده ۴ برخوردارها متعهد شدهاند که فناوری هستهای صلح آمیز را در اختیار غیربرخوردارها قرار دهند.
ان پی تی چگونه شکل گرفت؟
پس از آن که آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم به استفاده از بمب اتمی اقدام کرد، رقابت شدیدی از سوی سایر کشورهای بزرگ جهان برای دستیابی به این سلاح آغاز شد که در این مسیر شوروی سابق در سال، ۱۹۴۹ انگلیس در سال، ۱۹۵۲فرانسه در سال ۱۹۶۰ و جمهوری خلق چین در سال ۱۹۶۴ به یک دولت هستهای تبدیل شدند. هم چنین تحقیقات علمی که در دهه ۱۹۶۰ برای کاربردهای صلح آمیز انرژی هسته ای انجام شد به پیشرفتهای شگرفی در فناوری راکتورهای هسته ای برای تولید برق منجر شد. در سال ۱۹۶۶ نیروگاه های هسته ای در پنج کشور در حال ساخت بود. در سال ۱۹۸۵ حدود ۳۰۰ نیروگاه هسته ای در کشورهای مختلف در حال فعالیت، ساخت یا طراحی بودند. خسارت های گسترده جانی و مالی ناشی از انفجار بمب های اتمی آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن و نیز تولید مقادیر زیادی پلونیوم ناشی از سوخت نیروگاه های هسته ای- که طبق برآوردهای سال ۱۹۸۵ روزانه برای تولید ۱۵ تا ۲۰ بمب اتمی کفایت می کرد- تلاش های بین المللی برای جلوگیری از استفاده های غیرصلح آمیز انرژی هسته ای را موجب شد که در نهایت این روند معاهده ان.پی.تی به عنوان تنها معاهده چند جانبه الزام آور در این زمینه در یک مقدمه و ۱۱ ماده منعقد شود. معاهده ان.پی.تی در اول ژوئیه ۱۹۶۸ برای امضای کشورها آماده شد و در این تاریخ آمریکا و انگلیس و ۵۹ کشور دیگر آن را امضا کردند. این معاهده پس از آن که آمریکا آن را در مجلس خود تصویب کرد در ۵ مارس ۱۹۷۰ به اجرا گذاشته شد.
معاهدهی ان. پی. تی و ایران
با تأسیس «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و ایجاد پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای در سال ۱۹۶۸ میلادی، ایران جزء اولین کشورهایی بود که در همان سال تأسیس به پیمان پیوست. نحوه الحاق ایران به پیمان مربوطه به این صورت بود که ابتدا لایحه پیمان توسط کمیسیون امور خارجه ایران تایید شد و بعد در دی ماه ۱۳۴۸ به تصویب مجلس شورای ملی و مجلس سنا رسید و به دولت ابلاغ شد و سرانجام در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴) «سازمان انرژی اتمی ایران» تأسیس شد.
آمریکا بعد از پیوستن ایران به پیمان ان. پی. تی همکاریهای هستهای با ایران را طبق موافقتنامه ۱۳۳۵ (موافقتنامهی همکاری بین دولت های ایران و آمریکا راجع به استفاده صلحجویانه و غیر نظامی از انرژی اتمی به امضا رسید) از سرگرفت و بر اساس آن در ۱۳۵۳ سازمان انرژی اتمی ایران که هدف آن تنظیم برنامه هستهای کشور بود؛ تاسیس شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تعیین نظام سیاسی جمهوری اسلامی به جای نظام پادشاهی مشروطه، طبیعی بود که بحث هستهای و معاهدهی ان. پی. تی متفاوت از گذشته پیگیری خواهد شد. اما در دهه اول انقلاب علیرغم مذاکراتی که ایران با کشورهای اروپایی بویژه آلمان و فرانسه برای راه اندازی و تکمیل نیروگاه بوشهر انجام داد، مثمر ثمر واقع نشد؛ چرا که ایران با عراق درگیر جنگ بود و کشورهای اروپایی از همکاری هسته ای با ایران امتناع میکردند.
با پایان جنگ و آغاز ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، بحث هستهای ایران اهمیت اساسی یافت و بخاطر امتناع همکاری هستهای آلمان و فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی با ایران، هاشمی رفسنجانی طی سفری در اوایل سال ۱۳۶۸ به روسیه، موافقتنامهی همکاری هستهای ایران با روسها امضا کرد؛ که سرانجام ان انعقاد قرارداد ۸۰۰ میلیون دلاری با روسها شد و در سال ۱۳۷۵ این قرارداد اعتبار اجرایی پیدا کرد. اما بخاطر فشار امریکا به روسیه مدت اجرای ۱۵ ساله قرارداد تاکنون به تعویق افتاده است.
با آغاز ریاست جمهوری سید محمدخاتمی بحث هستهای ایران بطور جدیتری دنبال شد و حتی کار بر روی چرخه سوخت هستهای طراحی و اجرا گردید، در صورتی که در دوره «محمدرضا شاه» غربیها با این طرح مخالف بودند و در دوره «هاشمی رفسنجانی» علیرغم مذاکره با کشور چین برای کار بر روی سوخت هستهای، این طرح متوقف شد و چین بخاطر فشار کشورهای غربی از اجرای چنین طرحی انصراف داد.
با شروع ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد»، بحث هستهای ایران علیرغم فشارهای آمریکا و کشورهای اروپایی ادامه یافت، اما ثمره این ادامه یافتن دریافت ۶ قطعنامه و قرار گرفتن ایران ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد بود با این بهانه که جمهوری اسلامی ایران با توسل به فعالیت های هسته ای خود صلح و امنیت منطقه و جهان به مخاطره انداخته است؛ اگر چه واقع امر این نبود و این اقدام به دلیل اعمال نفوذ اروپا و آمریکا در شورای حکام علیه ایران صورت گرفته بود.
با روی کار آمدن دولت «حسن روحانی» که خود در دولت خاتمی به اتکا به وظیفه دبیری شورای عالی امنیت ملی مسئولیت مذاکرات هسته ای را بر عهده داشت و به همین دلیل هم «شیخ دیپلمات» خوانده می شد، پرونده هسته ای ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه انتقال یافت تا «محمد جواد ظریف» وزیر امور خرجه کشورمان مسئولیت ادامه مذاکرات هسته ای را بر عهده بگیرد و در سطح وزیران خارجه به ۱+۵ به تصمیمگیری در این خصوص بپردازد.
ماحصل اقدامات ظریف و همکارانش که با هماهنگی کامل با ارکان مختلف نظام حاصل شد، دستیابی به یک توافق با کشورهای عضو ۱+۵ بود که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نامیده شد. مطابق با برجام ایران و طرفین مذاکرات هسته ای باید به وظایفی در قبال یکدیگر می پرداختند و البته علاوه بر پذیرش کامل حقوق ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای و به رسمیت شناختن این حق در تمامی مجامع جهانی برای کشورمان، ایران از ذیل بند هفتم منشور سازمان ملل خارج شده و تحریم ها و قطعنامه های ظالمانه علیه کشورمان نیز برداشته شد.
خروج از ان. پی. تی چه تبعاتی برای ایران دارد؟
در مورد این مساله، دو رای مختلف وجود دارد. درحالیکه برخی معتقدند خروج از ان. پی. تی نمیتواند برای ایران دردسر ایجاد کند، برخی دیگر تاکید دارند این اتفاق میتواند مشکلات بسیاری را برای کشور به وجود بیاورد.
تابناک در گزارشی که اخیرا در این رابطه نوشته میگوید: « بر اساس ماده ۱۰ مفاد ذکر شده در قانون منع گسترش سلاح های اتمی «هر دولتی باید حق داشته باشد در اجرای حاکمیت ملی خود در صورتی که احساس کند موارد فوقالعادهای در رابطه با موضوعات این پیمان، منافع حیاتی کشورش را به مخاطره انداخته است، از پیمان خارج شود. در این صورت باید سه ماه پیش از خروج، به تمام همپیمانان و شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنین اطلاعیهای باید موارد فوقالعادهای که از نظر آن کشور منافع حیاتیاش را به مخاطره انداخته نیز ذکر شود.» آنچه تاکنون برای جمهوری اسلامی ایران از عضویت در این پیمان حاصل شده، چیزی نبوده که در اهداف آن تشریح شده است.»
در حالیکه تابناک تاکید دارد بنا به قانون ان. پی. تی، خروج از این معاهده خلاف قانون نبوده و نمیتواند تبعات خطرناکی برای کشور داشته باشد، روزنامه ستاره صبح تاکید دارد که خروج از ان. پی. تی میتواند مشکلات عدیده ای را برای ایران و ارتباطات اقتصادی خارجیاش ایجاد کند.
در بخشی از مقالهای که ستاره صبح در رابطه با ان. پ. تی نوشته، آمده است : «پیامد این تصمیم هم برای ایران و هم برای غربیها سنگین خواهد بود و هر دو طرف ضرر خواهند کرد. تبعات خروج از ان. پی. تی این است که همکاری ایران با کشورهای همسوتر نظیر روسیه، چین، هند، ترکیه و… که تا حدی با ایران مراودات اقتصادی و تجاری دارند، دچار مشکل خواهد شد. اگر ایران از ان. پی. تی خارج شود، معنایش رفتن به سمت فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای است. چنین تصمیمی دشمنان ایران را زیادتر و دوستانش را کمتر خواهد کرد. بنابراین بهتر است درباره سایر تبعات این تصمیم که ممکن است ایران متهم به ساخت سلاح هستهای کنند، اندیشیده شود و سخنی از خروج از ان. پی. تی به میان نیاوریم، زیرا نتایج خوشایندی برای ایران نخواهد داشت و ایران را در دنیا منزوی خواهد کرد. اکنون نیز که کشورهای اروپایی مکانیسم ماشه را فعال کردهاند، بعید به نظر میرسد حتی در صورت اراده، اختیارات کافی برای حل مشکلات ایران و طرفهای دیگر برجام وجود داشته باشد. زیرا آمریکا مخالف جدی این توافق است و اروپاییها توان مقابله با تصمیم آمریکا را ندارند. در ۱۸ ماه گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام اروپاییها نتوانستند گامی مثبت برای ایران بردارند. بنابراین مذاکرات آتی در چارچوب برجام تنها میتواند در پیشگیری از ادامه روند فعال شدن مکانیسم ماشه مؤثر باشد و فایده دیگری ندارد؛ اما در رسیدن به هر طرح جدید به نظر میرسد که فعلا چنین امکانی وجود نداشته باشد زیرا سطح تنش در روابط میان تهران – واشنگتن در بالاترین حد خود است و اروپاییها نخواهند توانست کاری برای کاهش تنش یا برجام از پیش ببرند.»
اکنون نظر شما چیست؟ آیا خروج از ان. پی. تی میتواند راه حل مناسبی برای مواجهه با قدرتهای غربی باشد یا نه؛ آنقدر تبعات منفی دارد که بهتر است به فکر خروج از آن هم نیفتیم.
- محمد شجاعی
- کد خبر 16534
- بدون نظر
- پرینت