اگر دلار در مرز ۲۴هزار تومان هم متوقف شود، یعنی افزایشی حدود ۱۰۰ درصدی در سال ۱۳۹۹. باور نکردنی است، اما واقعیتی است بسیار محتمل. اگر نرخ متوسط ارز در کانال ۲۴ تثبیت شود، یعنی پراید بالای ۱۰۰میلیون در راه است. همچنین بقیه خودروها هم متناسب با این موضوع، به بالا رفتن قیمت خود ادامه میدهند، حتی اگر قیمت ارز در این شش ماه ثابت بماند. توجه کنید که هنوز قیمتهای بازار در بخش خودروهای داخلی به این محدوده نرسیده است. همچنین از آن بدتر میتوان هیجانات زیاد وکمبودهای شدید را در بازار قطعات یدکی که هیچ سیاستمداری به آن فکر هم نمیکند، چه برسد بخواهد آن را کنترل کند، پیشبینی کرد.
اما صنعت خودرو چطور؟ هر روز صبح از خواب بیدار میشوم و دعا میکنم که سیاستمداران کمی بر مبنای علم اقتصاد و تجربه بیست سال گذشته که چه عرض کنم، بر مبنای همین تجربه سهساله عمل کنند و دست از سر کنترل بازار بردارند و کمی به فکر کمک به تولید باشند. اما شنیدهها و دیدهها حاکی از آن است که حداقل سه طرح ضربهزننده به صنعت خودرو در مجلس در حال بررسی است. وزارت صمتی که خودش وزیر ندارد، در حال طراحی طرحی دیگر است که آنهم وقت مسوولانی که باید کار کنند، میگیرد و معلوم نیست از آن چه درخواهد آمد. نهادهای دیگر هم جداگانه به دنبال کنترل بازار و ایجاد تحول اساسی صنعت خودرو در این شرایط خطیر هستند. جالب اینکه هیچ نهادی هم به نهاد دیگر اعتماد ندارد. جالبترین جاییکه میخواهد در مورد خودروسازی نظر دهد، شورایعالی انقلابفرهنگی است. سازمان حمایت از مصرفکننده و شورای رقابت هم که کاری جز سرکوب صنعت خودرو ندارند. سازمان ملی استاندارد و سازمان حفاظت از محیطزیست هم که گویی دشمن صنعت خودرو هستند. همه میخواهند خودروی ارزان، ایمن و پاک را بهدست همه مردم ایران برسانند و هزینه آن را هم باید صنعت خودرویی که بهزعم آنها سیسال است خون مردم را مکیده، بدهد.
با این اوضاع و احوال، هزینههای خودروسازی روزبهروز بالاتر خواهد رفت، زیاندهی بهصورت نمایی افزایش مییابد، چوب حراج به اموال منقول و غیرمنقول خودروسازیها خواهد خورد و نهایتا چه میشود؟ خودتان پیشبینی کنید. من جرات به زبان آوردن ندارم. با این اوضاع پیشبینی من در همینجا به پایان میرسد. فقط امیدوارم که در شش ماه آتی سیاستگذاران چند واقعیت و قاعده را درک کنند و به راه راست هدایت شوند!!! (منظورم راه راست از منظر اقتصادی است، تعبیر بد نکنید.) اول اینکه در چنین شرایطی نمیتوان در کوتاهمدت بازار را کنترل کرد و هرگونه تلاش در جهت کنترل قیمتها در بازار، تورم را در کل اقتصاد بالاتر خواهد برد و این در چنین شرایطی بسیار خطرناکتر از قبل خواهد بود. صنعت خودرو زالو نیست و بهخصوص دو خودروساز شبهدولتی مستحق این همه حمله و تهمت نیستند. باید باور کنیم که نمیتوان تمام مشکلات ساختاری را با عوض کردن چهار تا مدیرعامل و مدیر میانی، شش ماهه حل کرد. باید باور کنیم که این صنعت قابلیت جهش دارد و باید بگذاریم که مدیران و کارشناسان آن روی موضوعات کلیدی تمرکز کنند. این همه پروژه توسعهای باهم قابلیت اجرا ندارند. اگر به همین رویه ادامه دهیم، چند هندوانه را با هم به زمین میاندازیم. باور کنیم که صنعتگران در صنعت خودرو افرادی صغیر نیستند و بهترین کسانی که میتوانند این صنعت را تکان بدهند و متحول کنند، همین متخصصان هستند. باور کنیم که در این صنعت آدمهای خوب فراوانند. هزینههای مالی با روشهای موجود کاهش پیدا نخواهد کرد. معیارهای سیاسی معیارهای خوبی برای مدیریت صنعت خودرو نیستند. تصمیمگیری متخصصان بر مبنای علوم اقتصادی و ایجاد شفافیت در این صنعت بهتدریج روند را در این صنعت تصحیح میکند. مجلسیهای عزیز هم اگر میخواهند کاری بکنند، بیایند و کاری نکنند. اگر خیلی محبت دارند، همان قوانین بهبود فضای کسب و کار را دنبال کنند. بیایند و ببینند کدام قوانین روی زمین ماندهاند و کدام قوانین مانع توسعه تولید و صنعت هستند و فکری برای بهبود آنها کنند. بقیه نهادها هم مدتی خودروسازی را راحت بگذارند و دست از سرشان بردارند. شش ماه دندان روی جگر بگذارید و فقط کمک کنید. از طرفداران واردات هم تقاضا میکنم که هر کار میخواهند بکنند، بگذارند برای بعد از تحریمها.
اگر این رویاپردازیهای من درست از آب دربیاید، در مورد قیمت در بازار خودرو پیشبینیام عوض نمیشود، اما میتوانم این را پیشبینی کنم که صنعت خودرو تا پایان سال جهش پیدا میکند. چگونه؟ خیلی ساده است. اگر صنعت خودرو از تولید زیانده دست بردارد و پول، دوباره به این صنعت جاری شود، با این همه طرحهای داخلیسازی و توسعه فناوری، بهسرعت دوباره صنعت جان میگیرد و تولید بالا میرود. میتوانم امیدوارتان کنم که یکی دو خودروی جدید هم تا آخر سال به بازار عرضه میکنند که خوشتان خواهد آمد. در چنین حالتی میتوانم امیدواری بدهم که سال ۱۴۰۰ را با خبرهای خوب شروع کنیم و بازار به سمت تعادل پیش برود. همه این حرفها را زدم که بگویم که فقط باید دعا کنیم که پیشبینیهای این معلم دونپایه دانشگاه کاملا غلط از آب دربیاید و یک صبح از خواب بیدار شویم و ببینیم که همه این سختیها فقط یک کابوس بوده است.