۱. قطبی شدن فضای انتخاباتی آمریکا
فضای رقابتهای انتخاباتی ایالاتمتحده در مقایسه با هر دوران تاریخی دیگر به گونه مشهودی «قطبی و یونیزه» شده است. علت اصلی شکلگیری چنین شرایطی را میتوان «ظهور ناسیونالیسم آمریکایی»، «پوپولیسمضدساختاری» در ایالاتمتحده و «هیجان اجتماعی» مربوط به کنش و ادبیات کاندیدای ریاستجمهوری دانست. الگوی کنش متقابل ایران و آمریکا در محیط منطقهای و سیاست بینالملل بهگونهای است که هرگونه فرآیند سیاسی نوظهور در این کشورها میتواند آثار و پیامد خود را به ویژه در حوزه انتظامی در ساختار داخلی و رفتار اجتماعی جامعه ایران به جاگذارد. قطبی شدن فضای رقابتهای انتخاباتی آمریکا، نه تنها موقعیت دونالدترامپ را ارتقا میدهد ؛بلکه به مفهوم افول مرحلهای ساخت قدرت و نقشیابی نیروهای حاشیهای در رقابتهای انتخاباتی خواهد بود. کارگزاران سیاسی و کارشناسان حوزه جامعه مدنی آمریکا برای تثبیت موقعیت گروههای نخبهگرا تلاش بیشتری در مقایسه با گذشته انجام میدهند. در حالی دونالد ترامپ محور اصلی فعالیت انتخاباتی خود را در مناطق محروم اقتصادی، حوزههای جرمخیز اجتماعی و حوزههای جغرافیایی به انجام میرساند که تراکم جمعیت کمتری دارند و شهروندان نیازمند ضریب امنیت بیشتری هستند.
۲. ادراک اجتماعی و ساختاری ایران از انتخابات آمریکا
در فضای اجتماعی ایران، جوزف بایدن از جایگاه و اعتبار بیشتری در مقایسه با ترامپ برخوردار است. جامعه ایرانی تمایل بیشتری به پیروزی جوزف بایدن نشان میدهد. هریک از لایههای اجتماعی ایران واکنش ضمنی و مثبت خود را نسبت به پیروزی جوزف بایدن انعکاس دادهاند. چنین نشانههایی به مفهوم آن است که پیروزی بایدن سطح انتظارات جامعه ایرانی در حوزه کنش سیاسی و بهینهسازی شرایط اقتصادی را ارتقا میدهد. چنین رویکردی آثار خود را در بازار طلا و سکه آخرین روزهای مهر ماه ۱۳۹۹ به جا گذاشته است.
ارزیابیهای انجام شده بیانگر این واقعیت است که جامعه ایرانی در سه سطح از پیروزی جوزفبایدن حمایت به عمل میآورند. هر یک از این سطوح بخشی از قالبهای مفهومی و ادراکی جامعه ایران در فضای انتخابات آمریکا را منعکس میسازد. گروههای اجتماعی و مجموعههای تودهای ایران که سطح اول انتظارات انتخاباتی آمریکا را شامل میشوند، احساس میکنند که پیروزی بایدن به مفهوم پایان تحریمها بوده و امکان ایجاد گشایش اقتصادی برای شهروندان فراهم میشود.
سطح دوم انتظارات ایجاد شده در فضای اجتماعی ایران مربوط به گروههای اصلاحطلب است. گروههای اصلاحطلب احساس میکنند که اولا، پیروزی جوزفبایدن تاثیر خود را در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز به جا میگذارد. تجربه نشان داده که بین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران نشانههایی از موازنه ناگفته و ناخوانده به وجود میآید.
ثانیا، گروههای اصلاحطلب اعتقاد دارند که پیروزی بایدن زمینه ترجیح دیپلماسی بر منازعه در روابط ایران و آمریکا را اجتنابناپذیر میسازد. سطح سوم انتظارات شکل گرفته در جامعه ایران مربوط به گروههای اصولگرا است. گروههای اصولگرا دونالد ترامپ را بهعنوان فردی غیرقابل اعتماد و شارلاتان میدانند که به هیچ وجه نسبت به آموزه و سیاستهای خود پایبند نیست. صدور دستور ترور سردار سلیمانی توسط دونالدترامپ، انگاره گروههای اصولگرا در ایران را در مقابله با دونالد ترامپ قرار داده است. گروههای اصولگرا اعتقاد دارند که عدم پیروزی دونالد ترامپ در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری به مثابه پیروزی ملی وانتقام خداوندی از دونالد ترامپ خواهد بود.
در نگرش بسیاری از تحلیلگران و کارگزاران ایرانی، پیروزی جوزف بایدن منجر به بازگشت آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک نخواهد شد، اما فضای کنش ارتباطی ایران و آمریکا برای ساختن روابط جدید در محیط منطقهای و سیاست بینالملل ارتقا میدهد. سطح جدید روابط ایران و آمریکا در حوزه موضوعات منطقهای و راهبردی در شرایطی حاصل میشود که کارگزاران آمریکایی از اراده پذیرش جایگاه و موقعیت ساختاری ایران در نظم منطقهای برخوردار باشند. جوزف بایدن دارای چنین ویژگی در حوزه زمامداران حزب دموکرات آمریکا خواهد بود.
۳. ایران در آخرین مناظره انتخاباتی ترامپ و بایدن
آخرین مرحله مناظرات انتخاباتی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰ برگزار شد. در این دوره از مناظرههای انتخاباتی، ترامپ و بایدن مواضع و سیاستهای خود نسبت به ایران را منعکس کردند. ترامپ به این موضوع اشاره داشت که اگر در رقابتهای انتخاباتی پیروز شود، مذاکره با ایران اولین گام از حوزه کنش دیپلماتیک وی خواهد بود.
انگاره ترامپ معطوف به بازتولید این اندیشه بود که ایران بخشی از حوزه ژئوپلیتیکی خاورمیانه بوده و آمریکا تلاش دارد تا الگوی جدیدی از کنش سیاسی و راهبردی با ایران را بر اساس ضرورتهای جدید امنیت منطقهای آزمون کند. بایدن نیز جمهوری اسلامی را متهم به دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاکرد و به این موضوع اشاره داشت که اگر به پیروزی برسد، کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین باید هزینههای حمایت خود از ترامپ را پرداخت کنند.
رویکرد جوزف بایدن با واقعیتهای سیاست و انگارههای ذهنی ایران و چین هماهنگی ندارد. در ایران ادراک و ذهنیت کاملا متفاوتی در مقایسه با روسیه وجود دارد. فضای اجتماعی و ساختاری ایران اعتقاد دارند که پیروزی جوزف بایدن منجر به تغییر در تضادهای سیاسی ایران و آمریکا شده و در نهایت زمینه ارتقای شرایط اقتصادی ایران را به وجود میآورد. در دوران مذاکرات برجام، جوزف بایدن مواضع هماهنگی را با جان کری و باراک اوباما در ارتباط با ایران اتخاذ کرد. بایدن به این موضوع اشاره داشت که آمریکا نمیتواند ایران را در محیط منطقهای نادیده بگیرد.
از سوی دیگر، هرگونه جنگ با ایران موازنه قدرت منطقهای و موازنه اجتماعی در ایران را تحتتاثیر قرار خواهد داد. به این ترتیب، بایدن از نظریه «بازگشت متوازن» در ارتباط با ایران حمایت به عمل آورد و اعتقاد داشت که همکاری با ایران منجر به بهینهسازی امنیت منطقهای خلیجفارس خواهد شد. جوزف بایدن همچنین به این موضوع اشاره دارد که اگر رئیسجمهور آمریکا شود، تلاش میکند شکل جدیدی از مذاکرات چندجانبه را با ایران در دستور کار خود قرار دهد. رویکرد جوزف بایدن با اندیشههای اروپایی برای کنترل حوزه قدرت ساختاری ایران هماهنگی دارد. اندیشه برجام ۲ و ۳ مربوط به آن گروه از کارگزاران حزب دموکرات بود که اعتقاد به انعطافپذیری راهبردی جمهوری اسلامی در ازای ارتقای نقش سازنده ایران در فضای منطقهای داشتهاند.
۴. پیامدهای سیاسی و منطقهای پیروزی ترامپ بر آینده سیاسی ایران
پیروزی دونالد ترامپ بیشترین مازاد احساسی و راهبردی را برای اسرائیل، کشورهای عرب محافظهکار منطقه و گروههای اپوزیسیون ضد نظام جمهوری اسلامی به جا میگذارد. گروههای اسرائیلمحور از جایگاه سیاسی موثری در آمریکا برخوردارند. نتانیاهو به گونه موثری از پیروزی دونالد ترامپ حمایت به عمل میآورد. امنیت و قدرت در حوزه گفتمانهای راهبردی و رهیافتهای تئوریک توسط مراکزی تولید میشود که عمدتا تحت تاثیر گروههای اسرائیلمحور هستند. در روند رقابتهای انتخاباتی آمریکا، گروههای اسرائیلمحور نقش سیاسی موثری را ایفا میکنند. چنین گروههایی در حوزه رسانه، ساختار مالی و بانکی آمریکا نقش موثری ایفا میکنند. حزب دموکرات به لحاظ سنتی دارای پایگاه اجتماعی ویژهای است که سیاهپوستان و یهودیان را در برمیگیرد. بنابراین اگر خواسته باشیم ساختار انتخاباتی و رقابتهای حزبی آمریکا را بر اساس چگونگی تعلق حزبی یهودیها ارزیابی کنیم، آنان گرایش بیشتری به حزب دموکرات دارند.
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، لابیهای اسرائیلمحور گرایش بیشتری به ترامپ نشان میدهند. بایدن در چند مرحله مرزبندیهای متفاوتی با نخستوزیر اسرائیل ترسیم کرده است. در چنین شرایطی میتوان این موضوع را مورد توجه قرار داد که لابیهای اسرائیلمحور تلاش دارند تا گرایش جامعه یهودی را به سوی ترامپ منتقل کنند. برخی از رسانههایی که تحت تاثیر چنین جامعهای قرار دارند، از الگوی نقد برنامههای اقتصادی و امنیتی بایدن بهره میگیرند.
توضیح اینکه بسیاری از گروههای اپوزیسیون ضد نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، تمایلی به پیروزی جوزف بایدن ندارند. گروههای اپوزیسیون خارج از کشور در سطوح مختلف ترجیح میدهند دونالد ترامپ با هدف اعمال فشارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی بیشتر به حکومت ایران در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسد. توضیح اینکه برخی از رسانههای بینالمللی متعلق به گروههای اپوزیسیون نیز از پیروزی ترامپ حمایت خواهند کرد. گروههای اپوزیسیون ضدساختاری بر این اعتقادند که ضریب استحکام ساخت سیاسی ایران در دوران دونالد ترامپ به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و در صورتی که ترامپ به پیروزی برسد، امکان شکلگیری برخوردهای نظامی، تحریم اقتصادی و جنبشهای خشونتآمیز هدایتشده وجود خواهد داشت. بنابراین گروههای اپوزیسیون ضد حکومتی که عمدتا در خارج از کشور فعالیت دارند، از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حمایت بیشتری به عمل میآورند.