اقدامی که بی‌شک آثاری هرچند کوتاه‌مدت بر سیاست جهانی و بازار‌های اقتصادی خواهد داشت و به اعتبار بین‌المللی ترامپ صدمه خواهد زد؛ اما ترامپ از آن نوع سیاستمدارانی است که سیاست را از زاویه کمپین انتخاباتی می‌نگرد. بنابراین عباراتی نظیر اعتبار بین‌المللی آمریکا و چندجانبه‌گرایی و نظیر اینها برای او تا حدی زیادی عبارات روشنفکری نه چندان مهم هستند. نگاه او به سیاست بین‌الملل و اساس اداره کشور خیلی ساده و شبیه آندره جکسون است. قلبا باور دارد هر کاری را همگان می‌توانند انجام دهند و تقسیم کار تخصصی در سیاست خیلی اهمیت ندارد. فکر می‌کند بازسازی روابط آمریکا با جهان به همان راحتی خراب کردن آن است.

به بیان ساده ترامپ برای کسب پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان ۹۹ می‌خواهد در دو ماه آینده توفانی به پا کند و خود را تنها ناخدای نجات‌دهنده کشتی بلازده مردم آمریکا از این توفان تصویر کند. بی‌دلیل نیست که او شیفته رهبران مقتدری چون پوتین، اردوغان و شی‌جین‌پینگ است. به زبان نمی‌آورد؛ اما سودای داشتن اختیارات چنین رهبرانی را در سر دارد که دموکراسی و جامعه مدنی آمریکایی مانع آن است. کار بزرگ ما این است که خود را گرفتار توفان ترامپ نکنیم. تبدیل به موضوع دعواهای داخلی انتخاباتی آمریکا و به تعبیر اهل فن مساله امنیت ملی آمریکا نشویم.