گذشته از رفتار سیاسی ترامپ در مسیر اقتصاد جهانی، یک سال گذشته چالش‌های اقتصاد ایران و جهان رنگی را به خود گرفت که تا به امروز در لوح تاریخ اقتصاد اثری از آن نبود. اقتصاد ایران و جهان این بار درگیر بحران پاندمی کرونا و همه زوایای تاریک و ناشناخته آن بود. پدیده‌ای که در یک قرن اخیر می‌توان گفت بی سابقه بوده. انباشت تصمیمات ترامپ و بحران جهانی کرونا دست به دست هم دادند تا روزگار حقیقتا دشواری را رقم زنند.

دورانی که بحران فروش نفت به واسطه کاهش تقاضای جهانی و افت قیمت و از سویی دیگر فشار تحریم‌های خارجی موجب دست اندازهای جدی در مبادلات وتلاطم اقتصادی وتورم بالا در کشور شد.

 

در پی همه این مسائل نباید کاستی‌های داخلی و بی‌ثباتی در برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را نیز فراموش کرد. به هر روی نبود برنامه‌ریزی‌های مناسب و شیوه عملگرایانه در مقابله با چنین مسائلی خود نیز بر مشکلات اقتصاد کشور افزوده است.  پیروزی حزب دموکرات به همراه جو بایدن در انتخابات ایالات متحده آمریکا اولین اثر هیجانی خود را حتی حین برگزاری انتخابات بر اقتصاد کشور گذاشت. حافظه اقتصادی‌مان بیانگر آن است که اقتصاد کشور در اکثر موارد تحت هیجان و تاثیرات زودگذر بوده است.

 

این بار نیز اثرات سریع و ناگهانی وارد شده بر اقتصاد به واسطه انتخاب بایدن را نمی‌توان انکار کرد. گشایش‌های اولیه اقتصادی بر اساس تغییر انتظارات از بازارها انکارناپذیرند، اما امتداد و ادامه این روند را باید به نظاره نشست.  بازگشت اقتصاد کشور به دوران صادرات نفت گسترده وضعیت اقتصاد را به نوعی بهبود خواهد بخشید. این شاخص مهم انکار‌پذیر نیست، اما ادامه آن مستلزم تغییر قواعد و قوانینی است که با بر هم زدن چارچوب تحریم بر اقتصادمان تحمیل شده است. به هر روی حضور جو بایدن به‌عنوان معاون اول دولت اوباما در زمان تدوین برجام، تسلط و اشراف او را بر موضوع نشان می‌دهد. از همین رو است که باورهایی مبنی بر خواست بایدن پیرو بازگشت به برجام را می‌توان پذیرفت.

بازگشت به برجام و رفع تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان اگرچه غیر ممکن نیست، ولی پروسه‌ای زمانبر و با پیچیدگی‌هایی همراه است. از آنجا که بحران جهانی کرونا و اثرگذاری آن بر اقتصاد جهانی در حال حاضر اولویت اول اقتصاد جهانی است؛ به نظر نمی‌رسد باتوجه به بی اعتمادی کشورمان به مسوولان دولت آمریکا، بررسی روابط ایالات متحده آمریکا با ایران با توجه به سوابق تاریخی واختلافات فی مابین در راس برنامه‌های دولت جدید آمریکا باشد. همچنین دولت وقت کشورمان نیز در ماه‌های پایانی مدیریت اجرایی خود قرار دارد. روشن است یک سوی دیگر مذاکرات باید دولت کشورمان باشد.

این روند در حالی است که اکنون اطلاع روشنی از سیاست‌ها و اهداف ورویکردهای دولت بعدی وجود ندارد.ولی به هر حال در کشور نیازمند مدیریت موثر نخبگان هستیم تا با درایت، شجاعت وعدالت تحولات وبهبودهای لازم را در شرایط اقتصادی کشور به‌وجود آورند.  نگاهی به همه شواهد و بررسی موقعیت ایران و آمریکا اکنون بیانگر آن است که اقتصاد کشورمان بعد از انتخاب بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا ممکن است با ثبات و آرامشی نسبی و کوتاه مدت در بازار‌ها مواجه شود. تداوم این ثبات وبهبود شرایط در میان مدت وبلند مدت،  اما وابسته به تصمیمات هماهنگ وپایداربین بخش‌های مختلف تصمیم ساز وتصمیم گیر کشور اعم از دولت ومجلس شورای اسلامی است. حال باید در انتظار تصمیم‌گیری‌های بعدی به نظاره نشست.

مضافا این باور مهم را نباید از یاد برد که اتکا به توانمندی‌ها وظرفیت‌ها و مزیت‌های داخلی ورفع موانع پیش رو و بهبود زیرساخت‌های اقتصادی کشور در ابعاد مختلف در کنار حضور در توافقنامه‌ها ومعاهدات تجاری وتوسعه ارتباطات وتبادلات اقتصادی با کشورهای جهان وکاهش فاصله با بازار‌های بین‌المللی بهترین و واقعی ترین راه برای رشد وتوسعه اقتصادی کشورمان است.